کارشناسان در یک نشست مالی تشریح کردند؛ سه برداشت از تزریق پول
به گزارش وبلاگ لین هوان، خبرنگاران : یکی از مهم ترین سوالات این روزهای اقتصاد این است که تا چه حد می توان به نقش پول برای ایجاد رونق مالی تکیه زد؟
جهت دریافت مشاوره خدمات موشن گرافیک از بهترین و باتجربه ترین طراحان کشور همراه ما باشید. از طراحی سناریو تا ساخت تیزر و موشن گرافیک حرفه ای را با بهترین قیمت از ما بخواهید.
به گزارش وبلاگ لین هوان در یک نشست اقتصادی با موضوع اثر و صندلی پول در فعالیت های فراوریی، سه نگاه در مقابل این سوال تشریح شد: نگاه نخست معتقد است که عرضه پول مادامی می تواند راهگشا باشد که متناسب با ظرفیت اقتصاد باشد، در غیر این صورت اثر خود را بر افزایش سطح عمومی قیمت ها می گذارد. در این نگاه، عرضه پول توسط بانک مرکزی به وسیله نقش پررنگ بانک ها و با نظارت بانک مرکزی صورت می گیرد. نگاه دوم که در مقابل نگاه نخست قرار می گیرد، با رد خنثایی پول تاکید می نماید تزریق پول به شکل بهینه منجر به رونق فراوری خواهد شد و حتی بدون نظریات پیچیده اقتصادی نیز می توان آنالیز کرد که راهنمایی پول به سمت فعالیت های مولد اقتصادی باعث ایجاد رونق و اشتغال زایی خواهد شد. دیدگاه سوم که بیشتر به مکتب اتریشی ها نزدیک است، معتقد است که حمایت از بخش حقیقی اقتصاد بدون خلق پول امکان پذیر است. بر این اساس تخصیص بهینه زمانی رخ می دهد که نرخ بهره اسمی صفر باشد و زمانی این موضوع رخ می دهد که نرخ رشد پول منفی باشد. نشست نقش پول در اقتصاد، عامل رونق فراوری یا ایجاد تورم با حضور اساتید اقتصادی در دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف برگزار گردید.
نگاه نخست: پول مانند غذا است
نظرات علی مدنی زاده، عضو هیات علمی دانشگاه شریف و کامران ندری، عضو هیات عملی دانشگاه امام صادق در این نشست را بیشتر می توان در قالب دیدگاه نخست دسته بندی کرد، آن چیزی که در این نشست با عنوان جریان متعارف اقتصاد معرفی گردید. علی مدنی زاده با تاکید بر اینکه ادبیات دانشگاهی علم اقتصاد بر خنثی بودن پول تاکید می نماید، شرح داد: نقش کارکردی پول این بود که یک اعتمادی را برای نقل و انتقال میان خریدار و فروشنده ایجاد کند، با این کار در حقیقت اصطکاک اقتصادی کاهش یافته و با کاهش هزینه مبادله، بهره وری افزایش می یابد. او وجود پول در اقتصاد را به عنوان یک تسهیلگر لازم و ضروری دانست اما این سوال را مطرح نمود که پول چگونه باید خلق گردد؟ به چه میزان خلق گردد و چه رابطه ای با سطح قیمت ها و میزان فراوری دارد؟ او در پاسخ شرح داد که آنالیز داده ای اقتصادی در کشورها نشان می دهد که هرچه حجم پول و نرخ رشد آن بالا باشد، نرخ تورم نیز بالاتر خواهد بود، بنابراین پول مانند غذا است، به نحوی که تا یک حدی باعث برطرف گرسنگی می گردد و عرضه بیش از ظرفیت، باعث چاقی خواهد شد. او تاکید نمود: اگر کل ظرفیت فراوری اقتصاد در سطح 400 میلیارد دلار باشد و 10 برابر این سطح مورداحتیاج، پول عرضه گردد، در نتیجه خود را در افزایش سطح عمومی قیمت ها تخلیه می نماید.مدنی زاده در ادامه به نظام پولی مدرن اشاره می نماید که در آن بانک مرکزی خلق پول را به وسیله بانک ها صورت می دهد، از یک سو به بانک ها اجازه خلق پول داده شده و از سوی دیگر با دو ابزار سیاست گذاری پول و نظارت، عملکرد آن را در خلق پول مدیریت می نماید. به نحوی که در این نظام هم تخصیص بهینه از سوی بانک ها صورت گیرد و هم اینکه جریان خلق پول متناسب با احتیاج جامعه ایجاد شده و به دست فراوری نماینده برسد. در کنار این موضوع، اگر بانک ها اعتبار زیادی اعطا نمایند، نرخ بهره کاهش می یابد و سودآوری بانک ها کم می گردد. بنابراین کاهش سودآوری بانک ها نیز، جلوی خلق پول بی نهایت را می گیرد.
استاد دانشگاه صنعتی شریف معتقد است اگر قدرت خلق پول تنها به حاکمیت سپرده گردد، فقط در راستای اهداف خود که منفعت سیاسی است، آغاز به خلق پول خواهد نمود که آثار تورمی آن نیز معمولا با یک وقفه زمانی دو یا سه ساله ظاهر می گردد، که عموما به دولت بعدی منتقل می گردد. به همین دلیل، نهادهای قانون گذار به سمتی حرکت کردند که اجازه استفاده بی ضابطه حاکمیت از پول را ندهند. به اعتقاد او، در حقیقت نقش استقلال بانک مرکزی که به منزله کنترل جریان خلق پول مطرح می گردد، یک مساله اقتصاد سیاسی است، بنابراین مساله استفاده از پول، مشابه یک دکمه سیاسی است و باید انگیزه توسعه را از انگیزه پول جدا کرد. مدنی زاده با تاکید بر اینکه مسوول کنترل تورم و توسعه کشور باید نهادهای متفاوتی باشند، شرح داد: نگارش برنامه توسعه، وظیفه دولت است و نمی توان آن را به بخش خصوصی واگذار کرد. لذا باید حاکمیت برای توسعه برنامه داشته باشد. به طور مثال احداث راه آهن سراسری را نمی گردد به بخش خصوصی واگذار کرد. سوال اینجاست که در اجرای برنامه توسعه چگونه عمل گردد. یکی از روش هایی که در این زمینه جواب داده است، تسهیل دولت برای ورود بخش خصوصی و بانک ها به تامین اقتصادی به وسیله یارانه سود یا تسهیل کفایت سرمایه است. به بیان دیگر اگر دولت قصد تامین اقتصادی پروژه ای را دارد باید بدون دست اندازی به منابع بانک مرکزی و با راهکارهای دیگری این کار را انجام دهد.
در این نشست صحبت های کامران ندری، نیز همراستا با مدنی زاده بود. او با بیان نظر جریان متعارف اقتصاد مبنی بر نقش خنثای پول گفت: تجربه کشورها و مباحث نظری علم اقتصاد نشان می دهد برای افزایش فراوری و رشد اقتصادی نمی گردد چندان از اهرم های پولی استفاده کرد؛ چراکه رشد اقتصادی به متغیرهایی وابسته است که برخلاف پول، بر بخش واقعی اقتصاد تاثیر می گذارند. وی نهادها و قوانین داخلی را از جمله عوامل واقعی اثرگذار بر رشد بلندمدت فراوری دانست و گفت: رشد بالای نقدینگی در بلندمدت به طور قطع به تورم بالا منجر می گردد و در کوتاه مدت هم بسته به اینکه چسبندگی قیمت ها چقدر باشد، می تواند بر فراوری اثرگذار باشد. به گفته او، در شرایط کنونی اقتصاد کشور که تورم و رشد نقدینگی بالاست، نمی توان از ابزار خلق پول برای ایجاد توسعه استفاده کرد؛ اما مساله راهنمایی اعتبار یکی از مهم ترین احتیاجهای اقتصاد کشورماست. اگر نقدینگی موجود نظام بانکی به سمت فعالیت های مولد راهنمایی گردد می تواند به افزایش رشد اقتصادی منجر گردد. در سال های اخیر و بعد از بحران اقتصادی سال 2007 نیز به نوعی سیاست های راهنمایی اعتبار بار دیگر مورد استفاده کشورهایی همچون آمریکا قرار گرفته است.
نگاه دوم، نقش پول، ثبات ساز یا توسعه ساز؟
حسن درودیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران، نگاه متفاوت تری را درباره نقش آفرینی پول در رشد اقتصادی دارد. او ابتدا به جریان متعارف اقتصاد اشاره می نماید که عواملی نظیر منابع، دانش، فناوری و نیروی کار بر سمت عرضه اقتصاد اثرگذارند، اما عواملی مانند پول نمی توانند مانند عوامل سمت عرضه بر فراوری اثرگذار باشد. بنابراین جریان متعارف اقتصاد معتقد است پول نقشی جدی در اقتصاد ندارد و یک عامل قوام بخش محسوب نمی گردد. از نگاه او، در جریان متعارف دو راهبرد تجویزی در مواجهه با مهار پول وجود دارد: جریان اصلی متعارف معتقد است که می توان با هدف گذاری تورمی و استقلال بانک مرکزی، نقش مخرب پول را مهار کرد. رویکرد فرامتعارف، نظیر جریان اتریشی، نیز از بیخ و بن جریان خلق پول را کنار می گذارد و معتقد است که خلق پول به ضرر فراوری حرکت می نماید. استاد دانشگاه تهران این دو دیدگاه را مقابل یکدیگر معرفی کرد و شرح داد: در رویکرد جریان اصلی اقتصاد یک تناقض وجود دارد، در حالی که خلق پول را برای اقتصاد مفید نمی داند، اما حاضر نیست به طور جدی به دنبال برچیده شدن خلق پول باشد، بلکه معتقد است با ایجاد قواعدی می توان آن را کنترل کرد.
درودیان با شرح اینکه دو نگاه برای مدیریت پول در جهان وجود دارد، گفت: بعضی پول را به عنوان ابزار ایجاد توسعه معرفی می نمایند و بعضی دیگر، آن را ابزار ایجاد پایداری. در این خصوص دو بحث پول سخت و پول نرم مطرح می گردد که جریان اصلی اقتصاد بیشتر بر پایداری پول تاکید می نماید و نقش کمتری برای توسعه پول قائل است، به این معنی که بر ثبات تاکید بیشتری دارد. اما به نظر می رسد که جریان تاریخی شکل گیری پول، بیشتر بر مبنای پول نرم و در خدمت توسعه بوده است. بنابراین جریان اصلی اقتصاد در این زمینه برداشت اشتباهی داشته است. استاد اقتصاد دانشگاه تهران معتقد است که دانش اقتصاد مجموعه ای از مکاتب اقتصادی است و نباید نظریاتی که در جریان متعارف اقتصاد پول مطرح می گردد، به عنوان گزاره های عملی پذیرفته گردد. نگاه دیگری نیز وجود دارد که عنوان می نماید اگر پول مانند عوامل حقیقی، در طرف عرضه اثرگذار باشد، می تواند نقش مهمی در توسعه ایجاد کند. به اعتقاد او، اگر پول در اختیار بنگاهی قرار گیرد که به دانش مجهز است، اما در بخشی از فعالیت خود معطل مانده، می تواند به رشد اقتصادی منجر گردد. در این شرایط، نمی توان مطرح نمود که پول خنثی است، سوال اصلی اینجاست که پول خلق شده در اقتصاد به کدام سو می رود و در اختیار چه کسی قرار می گیرد؟ جریان متعارف علم اقتصاد معتقد است نتیجه خلق پول، افزایش تورم است. به گفته درودیان، مشکل اقتصاد ایران در مواجهه با پول، شیوه نظارت بر خلق آن است، که می توان با استفاده از کنترل های مستقیم، کمیت های پولی را کنترل کرد و به وسیله راهنمایی اعتبار بانکی، فراوری را حمایت کرد.
نگاه سوم: احتیاج به تزریق پول نیست
رسول بخشی دستجردی، عضو هیات عملی دانشگاه اصفهان، نگاه سومی را درخصوص نقش پول در فراوری تشریح کرد که عمدتا معتقد است برای حمایت از بخش حقیقی اقتصاد، احتیاج به تزریق پول نیست. به اعتقاد او، برای حمایت پولی از فراوری می توان سه نگاه داشت، خلق پول از هیچ، تزریق به فراوری و دریافت نرخ بهره، راهنمایی پول موجود و دریافت نرخ بهره و در نهایت راهنمایی پول موجود، بدون دریافت بهره، که از نگاه من بهترین روش موجود، راهنمایی پول و ندریافت بهره از فراوری نماینده است. بر اساس نظریه مقدار بهینه پول فریدمن، تخصیص بهینه منابع زمانی رخ می دهد که نرخ بهره اسمی صفر باشد و زمانی این اتفاق محقق می گردد که نرخ رشد پول منفی باشد. اما در نظام پولی مدرن این روال برقرار نیست. او با تاکید بر این موضوع که پول بد نیست، اما رشد پول بد است، گفت: رشد پول موجود در جامعه به کاهش قدرت خرید مردم منجر می گردد. در اقتصاد چیزی فراوری نمی گردد، بلکه فقط از چیزی به چیز دیگر تبدیل می گردد؛ بنابراین احتیاجی به پول جدید وجود ندارد.
منبع: اقتصادنیوز