چین چگونه 800میلیون شغل ایجاد کرد؟

به گزارش وبلاگ لین هوان، چین در راستای سیاست های مالی و اشتغالزایی خود صادرات مواد خام طبیعی را ممنوع نموده و سیاست گذاری توسعه در این کشور بر مبنای تکمیل زنجیره های ارزش در تمامی صنایع بنا شده است.

چین چگونه 800میلیون شغل ایجاد کرد؟

با ما همراه باشید و با سفر به چین در زمستان از شگفت انگیزترین کشور دنیا دیدن کنید بر روی دیوار چین سلفی بگیرید، از قصر ممنوعه دیدن کنید و در خیابان شانگهای پیشرفته ترین آسیا قدم بزنید.

گروه اقتصادی وبلاگ لین هوان- کار یکی از ارزش های محوری است و برطرف بیکاری به عنوان یک پدیده مخرب اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای همه کشورها بوده و همیشه یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان در هر کشوری برطرف معضل بیکاری است. از اینرو، بهره وری کامل و مناسب نیروی انسانی به عنوان یکی از اهداف راهبردی توسعه کشورها در نظر گرفته می گردد.

در بسیاری از کشورهای در حال توسعه بیکاری یکی از مهمترین مسائل اجتماعی است و یکی از نامطلوب ترین پدیده های اجتماعی - اقتصادی است که پیامدهای مختلفی را به همراه دارد. اما کشورهای آسیای شرقی با کنترل این مسئله، توانسته اند پله های پیشرفت اقتصادی را یک به یک طی نمایند. کشورهای چین، ژاپن و کره جنوبی برترین صنایع و بازار های کاری را در شرق آسیا دارا هستند. جمهوری خلق چین، با داشتن بیش از یک میلیارد و 374 میلیون نفر جمعیت، دارای دومین اقتصاد بزرگ دنیا از نظر فراوری ناخالص داخلی است.

چین یک مرکز دنیای برای فراوری است و بزرگترین اقتصاد فراوری در دنیا و همچنین به عنوان بزرگترین صادر نماینده کالا در دنیا محسوب می گردد. چین دارای سریع ترین رشد در بازار مصرف دنیا و دومین وارد نماینده کالا در دنیا است.چین طی سالیان گذشته خود را به عنوان یکی از عوامل اصلی در رشد اقتصاد دنیای مطرح کرده است.

فراوری ناخالص داخلی

فراوری ناخالص داخلی ملاک مناسبی برای نشان دادن قدرت اقتصادی یک کشور است. فراوری ناخالص چین در سال 2014 بیش از 10000 میلیارد دلار بوده است. این رقم نسبت به ماه های قبلی افزایش داشته است، می توان گفت GDP چین در مدت زمان 35 55 برابر شده است. نمودار زیر فرایند GDP چین برای دوره 1980-2014 را نشان می دهد.

حجم اقتصاد چین در سال 2012 ، 12 هزار و 380 میلیارد دلار بوده است و همچنین تا سرانجام ماه مارس 2016، میزان ذخیره پول خارجی چین 3 هزار و 210 میلیارد دلار بوده که نسبت به ماه فوریه 10 میلیارد و 260 میلیون دلار افزایش یافت. چنانچه رشد کنونی اقتصادی چین همچنان ادامه یابد، چین از نظر اقتصادی، در حال رسیدن به آمریکا یعنی بزرگ ترین اقتصاد دنیا است.

رشد اقتصادی چین در سه ماهه اول سال 2016 میلادی نسبت به همین بازه زمانی در سال گذشته کاهش داشته و به 6.7 درصد رسیده است.رشد اقتصادی چین در سه ماهه اول سال 2015 میلادی 6.8 درصد بود.

34درصد جمعیت چین کشاورزند

صنعت کشاورزی، ساخت و ساز،فراوری و صنعت خدمات سه صنعت ایجاد نماینده فراوری ناخالص داخلی هستند. سهم کشاورزی در این کشور از فراوری ناخالص داخلی در سال 2014 نسبت به سال 2000 فرایند کاهش داشته و از 14.7 درصد به 9.2 درصد رسیده است.

میزان فراوری ناخالص چین با 9 درصد نسبت به سایر کشورهای توسعه یافته مانند ایالات متحده آمریکا، انگلستان و ژاپن بیشتر است. درصد فراوری ناخالص ملی در چین در حالی 9درصد است که این میزان در کشورهای توسعه یافته حدود 2درصد است. در حالی که سهم بخش کشاورزی از فراوری ناخالص داخلی کاهش یاتفه است اما باز هم 34 درصد کل جمعیت شاغل چین کشاورز هستند.

کشاورزی،صنایع و صنایع خدماتی محور اصلی اشتغالزایی در چین است

چین کشوری است که بیشتر مطلق جمعیت آن کشاورز هستند و کشاورزی در اقتصاد چین صندلی بسیار مهمی دارد. با وجود آنکه چین 9 میلیون و 600 هزار کیلومتر مربع سرزمین دارد اما مساحت مزارع این کشور تنها یک میلیون و 270 هزار کیلومتر مربع بوده و حدود 7 درصد مساحت کل مزارع دنیا را شامل می گردد.

این مزارع به طور عمده در زمین های وسیع مسطح و حوزه شرقی که دارای آب و هوای موسمی است، متمرکز است. اما از آنجایی که میزان زمین های کشاورزی چین کم است و کشاورزی بخش مهمی از درآمدزایی چین است، با استفاده از کوه های حاصلخیز طرح کشت پلکانی را دنبال و فواید بسیاری از آن را نصیب خود کردند.

کشت و زرع مهمترین بخش فراوری کشاورزی چین است. محصولات غلات چین عمدتاً شامل برنج، گندم، ذرت، لوبیای سویا و غیره و محصولات اقتصادی شامل پنبه، بادام زمینی، نیشکر، چغندر و غیره است.

توسعه سریع کشاورزی چین پس از اصلاحات در روستاها در سال 1978 شروع شد. در بیش از 20 سال گذشته، اصلاحات در روستاها در چارچوب مالکیت جمعی و تحت راهنمایی بازار، از ساختار سنتی به ماهیت جدید تحقق اقتصاد با مالکیت جمعی در شرایط اقتصاد بازار تغییر کرده است.

اصلاحات برای کشاورزان سودآوری داشته و نیروی مولده روستایی را آزاد کرده و توسعه داده و به کشاورزی بویژه توسعه سریع فراوری غلات و بهبود مستمر ساختار کشاورزی یاری کرده و باعث شده است که کشاورزی چین به دستآوردهای چشمگیری نائل آید. اکنون میزان فراوری غلات، پنبه، تخم کلم، برگ تنباکو، گوشت، تخم مرغ، محصولات آبزی و سبزی چین در مقام اول دنیا واقع شده است.

در سال های اخیر، دولت چین به منظور تحقق تدریجی توسعه هماهنگ روستاها و شهرها، همیشه به توسعه کشاورزی بسیار اهمیت داده و به طور مستمر سرمایه گذاری در کشاورزی و درآمد کشاورزان را افزایش داده است. همچنین توسعه سریع صنایع چین از اوایل دهه 50 قرن بیستم شروع شد.

حمایت از فراوری داخلی سیاست اول چین

صنایع اصلی چین بسیار گسترده و شامل محصولات آهن و استیل، زغال سنگ، ماشین آلات، پترولئوم، اسباب بازی، کفش و لوازم الکترونیکی است. برنج، گندم، سیب زمینی، ذرت، بادام زمینی، چای، ارزن، جو، کتان، ماهی و خوک فرآورده های اصلی کشاورزی هستند. صادرات عمده چین ماشین آلات، پوشاک، کفش، اسباب بازی، سوخت معدنی، مواد شیمیایی و واردات آن ماشین آلات، مواد شیمیایی، آهن و استیل و سوخت معدنی است.

این کشوردر راستای سیاست های توسعه اقتصادی و اشتغالزایی صادرات مواد خام طبیعی را ممنوع کرده است. سیاست گذاری توسعه در این کشور بر مبنای تکمیل زنجیره های ارزش در تمامی صنایع بنا شده است و یکی از دلایل اشتغالزایی گسترده در چین توجه به عدم خام فروشی و ایجاد ارزش افزوده در خاک این کشور است.

حمایت از فراوری، سیاست اول اقتصادی این کشور توسعه یافته است و تمامی قوانین اقتصادی این کشور با موضوع دادن به حمایت از فراوری تدوین می گردد. سرمایه گذاران در بخش های فراوریی چین از حمایت های متعدد موسسات اقتصادی و اعتباری از جمله بانک ها برخوردار هستند؛ همچنین با مشوق های متعددی از سوی دولت از جمله مشوق های صادراتی و افزایش اشتغالزایی برخوردار می شوند.

از اوایل دهه 80 میلادی، اقتصاد چین به شدت تغییر کرده و در حال رشد است. بر اساس معیار برابری قدرت خرید یا شاخص معروف PPP ، چین دومین اقتصاد بزرگ دنیا و یکی از اصلی ترین مشخص نمایندگان شرایط بازارهای اقتصادی و تجاری در دنیا است.

یکی از عوامل اصلی قدرت اقتصادی و بازرگانی چین، صنایع این کشور هستند. صنایع چین بسیار گسترده است و در کنار آن فراوری محصولات مختلف نیز در چین انجام می گردد. از سال 1978 تا سال 2002، ارزش افزوده صنایعی که در چین خدمات ارائه می کردند، حدودا 40 برابر شده و میزان رشد سالانه متوسط چین بیش از 10 درصد بوده است. در سال 2003 حتی با وجود تاثیرات منفی حاصل از بیماری های جدید و بلایای طبیعی که دامن چین را گرفت، صنایع چین همچنان توسعه بسیار پرشتابی داشته اند.

به همین ترتیب، این صنایع با اشتغال زایی در چین باعث شده اند تا شمار شغل های ایجاد شده در چین بیشتر از دو برابر گردد. طبق پیش بینی ها، تا سال 2020 ارزش افزوده ای که صنایع خدماتی چین فراوری می نمایند، نیمی از میزان کل فراوریات داخلی این کشور خواهد بود.

نمودار نرخ بیکار در چین

نرخ اشتغال مسکن در چین

نمودار زیر نشان دهنده نرخ اشتغال (نسبت واحدهایی مسکن اجاره داده شده به کل واحدها) برای دوره 2012-2003 رسم شده است. با افزایش قیمت مسکن، تقاضا برای مسکن به تدریج در حال کاهش می باشد. نرخ اشغال مسکن در سال 2003 از 65.2 درصد به حدود 49.3 درصد در سال 2012 درصد رسیده است که این نشان دهنده فرایند نزولی در این بخش است.

آمار اقتصادی چین، نرخ بیکاری در چین

برآوردهای اقتصاد دنیای نشان می دهد که این کشور در آینده بیش از پیش راهبرد صنعتی شدن را اجرا خواهد نمود و نقش مساعد صنایع برای توسعه اقتصادی چین را تقویت می نماید.صنایع خدماتی محور دیگری از اقتصاد چین است. از سرانجام دهه 70 قرن بیستم به بعد، صنایع خدماتی چین پیشرفت قابل ملاحظه ای حاصل کرده است. این پیشرفت در دو زمینه مشخص شده است. اول اینکه دامنه صنایع خدماتی به طور مستمر گسترش یافته است. طبق آمار، از سال 1978 تا سال 2002، ارزش افزوده صنایع خدماتی چین از 86 میلیارد و 50 میلیون یوان به 3453 میلیارد و 300 میلیون یوان افزایش یافته که 39 برابر شده و میزان رشد سالانه متوسط آن بیش از 10 درصد بوده که در مقایسه با سرعت رشد ارزش فراوریات داخلی بیشتر است.

درصد ارزش کل افزوده صنایع خدماتی نیز از 21.4 درصد در سال 1979 به 33.7 درصد در سال 2002 ارتقا یافته است. در سال 2003، با وجود تاثیرات منفی ناشی از شیوع سارس و بلایای خشکسالی و جاری شدن سیل، این صنایع همچنان توسعه سریعی داشته است. از طرف دیگر، صنایع خدماتی چین به تدریج به کانال مهم اشتغال زایی در این کشور مبدل شده است. شمار دست اندرکاران این صنایع از 48 میلیون و 900 هزار نفر در سال 1978 به 210 میلیون نفر در سال 2002 افزایش یافته که در مقایسه با شمار شغلهای افزوده صنایع چین در این مدت دو برابر شده است.

در حال حاضر صنایع خدماتی با صنف غذایی، گردشگری، خرده فروشی، بانکداری، بیمه، اطلاع رسانی، حمل و نقل، آگهی، قانون، محاسبه، مدیریت خدمات ساختمان و غیره مرتبط است. طبق برنامه ریزی توسعه چین، تا سال 2020، نسبت ارزش افزوده صنایع خدماتی در ارزش کل فراوریات داخلی از یک سوم به بیش از 50 درصد ارتقا خواهد یافت.

با تمام این تفاسیر و بر اساس آمار، چین پیروز به کنترل نرخ بیکاری با جمعیتی بالغ بر یک میلیاردی و 374 میلیون نفری شده است و با این میزان جمعیت، تعداد بیکاران این کشور حدود 972 هزار نفر در ابتدای سال 2016 بوده است. نرخ بیکاری این کشور در سال 2016 حدود 4.04 درصد اعلام شده، در حالیکه این نرخ در سال گذشته میلادی 4.05 درصد بود. آمار بیکاری این کشور در حدفاصل 2002 تا 2016 حاکی از این است که بیشترین نرخ بیکاری در این سال ها 4.30 درصد و پایین ترین نرخ بیکاری در این بازه زمانی 3.90 درصد بوده است.مطابق آخرین آمار در این کشور تعداد افراد شاغل در این کشور774 میلیون و 510 هزار نفر در سال 2015 بوده است.

نمودارافراد شاغل در چین

یکی از دلایل کنترل نرخ بیکاری رابطه صنعت و دانشگاه در چین است. موسسه روابط صنعتی چین طی تحقیقی در سال 2003 اظهار داشت که نگاهی به رابطه صنعت و دانشگاه در کشور چین جهتی از پیروزیت این کشور را نشان می دهد که می تواند در بسیاری موارد الهام بخش باشد و نشان می دهد میزان بیکاری فارغ التحصیلان با این نسبت متناسب پایین است.

سیاست اول چین در اشتغالزایی شناسایی بازار هدف است، فراوری برای بازار هدف در دستور کار

مجیدرضا حریری، نایب رئیس اتاق مشترک ایران و چین درباره راه کارهای اقتصاد چین در اشتغالزایی در گفت وگو با خبرنگار اقتصادی وبلاگ لین هوانمی گوید:اقتصاد چین دومین اقتصاد دنیای بشمار می آید، در چین یک حکومت متمرکز سیاسی و یک اقتصادی که دولت حکومت می نماید وجود دارد.

وی ادامه می دهد: شاید در کشور چین هم مانند کشور ایران صداهای سیاسی مختلف در حزب کمونیست وجود داشته باشد، اما تفاوت اینجاست که در آن کشور در نهایت یک صدا تصویب می گردد و مخالف و موافق همسو با آن سیاست ها حرکت می نمایند. مانند ایران نیست که پس از سرانجام ریاست جمهور در هر دولتی، دولت قبل به نقد کشیده گردد. در آن کشور دولت ها به دنبال خراب کردن دولت قبلی نیستند. اما این موضوع در ایران مرسوم است. در ایران دولت ها در حوزه اقتصاد مدام به دنبال سرکوب کردن راهکارهای یکدیگر هستند.

حریری می افزاید:ایران نه یک اقتصاد رقابتی آزاد دارد نه یک اقتصاد دولتی مترکز. بنابر این تا زمانی که شرایط اقتصادی در ایران مشخص نگردد نمی توان رشد یافت. اقتصاد چین یک اقتصاد برنامه ریزی شده است. در تمام حوزه های اقتصادی برنامه مشخص دارند. در حوزه رشد صنعتی، تجارت فرامرزی و اشتغال، صنایع بزرگ،صنایع مادر و متوسط برنامه ریزی متمرکز دارند.

نایب رئیس اتاق مشترک ایران و چین با بیان اینکه در حوزه کشاورزی در دنیای جدید استفاده از تکنولوژی مطرح است نه استفاده از سطح زندگی. در چین مقدار برداشت در هکتار را افزایش داده اند. یعنی استفاده بهینه از خاک و آب موجود در اقتصاد وجود دارد.

وی با بیان اینکه چین پس از اصلاحات تکنولوژی را از کشورهای دیگر وارد کرد می گوید: جذب سرمایه گذار خارجی یکی از ابزارهای رشد چین بود. آنها فضای کسب و کار را بعد از اصلاحات به گونه ای مشخص کردند که سرمایه گذار خارجی می توانست با بهترین شرایط در چین سرمایه گذاری کند. ایران هم احتیاجمند ایجاد فضای روابط عمومی آزار، رقابتی و شفاف کند. زمینه باید فراهم باشد تا سرمایه گذار خارجی در کشور فعالیت کند.

حریری با بیان اینکه در چین تعریف حمایت از فراوری پرداخت رانت نیست می گوید:در چین فراوری همراه تجارت رشد یافته است. زمانی که اصلاحات صورت گرفت، قدرت خرید مردم چین به اندازه ای نبود که پس از فراوری، بازار داخلی جوابگوی فراوری باشد. آنها برای بازار های خارجی فراوری می نمایند. فراوریی که قابلیت صادراتی دارد. در ایران استراتژی برای فراوری وجود ندارد. سرمایه ، سرمایه گذار در چین دارای امنیت بود. امروزه هزینه های فراوری در چین بسیار بیشتر از ایران است اما با روش های مختلف و بهره وری بالا بیشتر به نتیجه می رسند. آنچه فراوری چین را متمایز می نماید این است که اینها فراوری در مقیاس عمده دارند نه مقیاس خرد، بنابراین هزینه های سربارآنها پایین است.

نایب رئیس اتاق مشترک ایران و چین با بیان اینکه چینی ها برای بازار هدف فراوری می نمایند بیان می نماید:چینی ها برای بازار داخل فراوری نمی نمایند، آنها بازار هدف را شناسایی می نمایند و فراوری می نمایند. به طور مثال در کشوری که جمعیتی بالغ بر یک میلیارد و 374 میلیون نفر جمعیت دارد و در داخل آن به روایت آمار رسمی حدود 20 میلیون مسلمان دارد اما برای بازار دنیای (برای حج) مهر و تسبیح، قبله نما فراوری می نماید. آنها برای بازارهایی که شناسایی کرده اند فراوری می نمایند نه اینکه فراوری برای بازارهایشان نمایند.

حریری با بیان اینکه در چین اقتصاد به خدمت سیاست گرفته شده است می گوید: سیاست در چین سوار بر اقتصاد نیست. آنها در بحث بهره گیری از سیاست در تعامل اقتصادی نهایت دقت را دارند.

همسویی روابط صنعت و دانشگاه در چین

یکی دیگر از نقاط برجسته در صحنه روابط صنعت و دانشگاه در چین تقویت دانشگاه های مبتنی بر پارک های علمی است. این پارک ها که در کنار دانشگاه های مخصوص با همکاری دولت و دانشگاه تاسیس می شوند به ویژه در بخش هایی که با دانش جدید و علوم High-Tech مرتبط می شوند به محلی برای رفت و آمد ناظران صنعتی تبدیل شده اند؛ که در این ساختار هدفمند می توانند به راحتی احتیاجهای موجود صنعت خود را بشناسند و در جهت ارتقا و بهینه سازی آن از دستاوردهای این پارک ها بهره ببرند.

در سایر صنایع درآمد زا نیز همیشه در چین یک سیاست ثابت برای بومی سازی و خودکفایی وجود دارد که در تعامل سازنده صنعت و دانشگاه مقدمات آن فراهم می گردد. به عنوان نمونه در صنعت پویانمایی که در کشورهایی نظیر ژاپن و آمریکا یک صنعت بسیار درآمد زا و تکنیکی محسوب می گردد، چین سرمایه گذاری بالا و بلندمدتی انجام داده است تا به وسیله رقابت پذیر نمودن محصولات خود در این بخش از صنعت که ساختاری فرهنگی نیز دارد بتواند بازار داخلی خود را از محصولات ژاپنی و آمریکایی بی احتیاج کرده و خود در صندلی صادرنماینده قرار بگیرد.

منبع: تسنیم

به "چین چگونه 800میلیون شغل ایجاد کرد؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چین چگونه 800میلیون شغل ایجاد کرد؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید