خبرنگاران معادل مصرف سوئیس گاز هدر می دهیم
به گزارش وبلاگ لین هوان، تهران- خبرنگاران- مدیرعامل شرکتی ملی گاز در گفت وگو با روزنامه ایران گفت: تنها در دو بخش خانگی و نیروگاهی می توان با یک سری اقدامات سالانه 30 میلیارد مترمکعب، معادل مصرف کشوری مانند سوئیس صرفه جویی کرد.
روزنامه ایران دوشنبه 6 بهمن به گفت وگو با حسن منتظرتربتی مدیرعامل شرکت ملی گاز و معاون وزیر نفت، پرداخت و نوشت: ایران به عنوان سومین فراورینماینده گاز دنیا، امسال رکورد فراوری یک میلیارد مترمکعب گاز در هر روز را پشت سر گذاشته و به رقم بی نظیری رسیده است. اما در همین سال که رکورد شکنی می نماید، تأمین گاز خانه ها و نیروگاه هایش به یک دغدغه همگانی تبدیل می گردد! در حالی که سهم چندانی هم در صادرات گاز دنیا ندارد و در صندلی چهل و چهارم دنیا از نظر درآمد صادرات گاز قرار گرفته است. این فاصله معنادار از کجا نشأت می گیرد؟
آیا ما جامعه بدمصرفی هستیم یا سیاستگذاری ها درست نبوده است؟ آیا با این شدت مصرف، ایران دیگر فرصتی برای افزایش سهم خود در سبد گاز صادراتی دنیا دارد؟ چند روز قبل، رئیس جمهوری از توان ایران برای تبدیل شدن به هاب گاز منطقه گفت؛ آیا در چنین شرایطی که ما روزانه یک میلیارد مترمکعب گاز را فراوری و مصرف می کنیم، سخن گفتن از تبدیل ایران به هاب گازی منطقه، رؤیایی نیست؟
آقای مهندس! به عنوان سؤال نخست بفرمایید که چرا بیش از یک میلیارد مترمکعب در روز گاز فراوری می گردد و کمتر از 7 درصد آن صادر می گردد؛ اما به مرحله ای رسیده ایم که از این پس در زمستان ها با نگرانی کمبود گاز روبرو ایم؟
ما در چند سال اخیر با جهش در فراوری گاز و ظرفیت پالایش گاز کشور روبرو بوده ایم اما متأسفانه مصرف یک گام جلوتر از فراوری در حال افزایش است و تمام این افزایش مصارف هم به خاطر مشترکان جدید شبکه گاز نیست. هم اکنون یک میلیارد و 31 میلیون مترمکعب در روز گاز از میادین گازی کشور استحصال می گردد و همچنین روزانه 900 میلیون مترمکعب ظرفیت انتقال گاز داریم که رقم قابل ملاحظه ای در سطح دنیای است.
با این حال رشد 15 درصدی مصرف گاز تهران و 12 درصدی کل کشور در امسال این نگرانی را به وجود می آورد که اگر هرچه زودتر برای بهینه سازی مصرف اقدامی انجام نگردد، در سال های آینده با بحران کمبود گاز در زمستان روبرو شویم. متأسفانه فراوری گاز در ایران افزایش پیدا می نماید و این فراوری بیش از بخش های مولد، صرف تأمین انرژی خانه ها و گرمایش می گردد.
به عبارتی این افزایش فراوری -به جز بخش اندکی که در صنایع و پتروشیمی ها مصرف می گردد- چندان منجر به ایجاد ثروت در کشور نمی گردد. از این رو می توان گفت که آنچه ایران را با این حجم از فراوری گاز به کشوری تبدیل نموده که گاهی نگران تأمین انرژی است، بیش از همه، مصرف غیر بهینه گاز است و باید در ادامه راستا برای رهایی از این وضع، در عرصه بهینه سازی بیشتر وارد شویم.
به نظرتان این بهینه سازی باید از سوی مردم انجام گردد یا نهادها و ارگان ها؟
هم باید در فرهنگ مصرفی مردم تغییر ایجاد گردد و هم توسط نهادهای مرتبط اقدامات و برنامه ریزی های جدی صورت گیرد. اما سهم مسئولان بیشتر است. بهینه سازی مصرف گاز بر عهده یک نهاد نیست و از سازمان برنامه و بودجه تا وزارتخانه های نفت، نیرو و راه و شهرسازی همگی متولی هستند.
اما من فکر می کنم که در نهایت مانند نحوه اجرای بند ق تبصره 2 قانون بودجه باید از بخش خصوصی و بویژه شرکت های دانش بنیان بهره ببریم. این کار هم برای کشور درآمد و اشتغال به همراه دارد و هم یک ظرفیت برای اقدامات دیگر مانند صادرات گاز یا توسعه پایین دست صنعت مانند توسعه پتروشیمی ها ایجاد می نماید.
شما به نوعی متولی اصلی هستید. تا به امروز چه اقداماتی برای مدیریت مصرف گاز کشور انجام داده اید؟
در حوزه بهینه سازی مصرف گاز به چند بخش باید رسیدگی گردد. از اجرای دقیق مبحث 19 مقررات ملی ساختمان و اصلاح و بهینه سازی موتورخانه ها و بخاری ها گرفته تا افزایش راندمان نیروگاه ها، تجهیزات صنعتی و لوازم انرژی بر خانگی. کاری که ما در حال اجرا آن هستیم، اصلاح موتورخانه و بهینه سازی مصرف در این بخش است.
در همین حال نوسازی بخاری ها را نیز در دستور کار داریم. موضوع سوم، تشویق مصرف نمایندگان به مدیریت و بهینه سازی مصرف برای برخورداری از تخفیف ها در قبوض و استفاده از گاز رایگان در قبال کم مصرفی است. ما در حال اجرا این راهکارها هستیم اما مسأله همان طور که اشاره کردم تنها مربوط یک نهاد نمی گردد.
به نظر شما، عملکردتان در زمینه اصلاح موتورخانه ها کمی نماید نیست؟ گزارش های مردمی نشان می دهد که هنوز خیلی از مالکان که برای این طرح ثبت نام نموده اند، حتی هیچ تماسی از سوی شرکت های معرفی شده دریافت ننموده اند. آیا مسئله ای در اجرا وجود دارد؟
در این مدت بیش از 3 هزار ثبت نامی داشته ایم و تعدادی به قرارداد تبدیل شده و بازرسی های اولیه نیز برای تعدادی از این گروه اجرا شده است. آمارها رفته رفته در حال افزایش است و احتمال می دهیم که با سرانجام فصل سرما و کنار رفتن احتیاط مالکان برای در اختیار قراردادن موتورخانه های خود، این رقم به 300 هزار مشترک ثبت نامی نیز برسد و از این تعداد احتمالاً بیش از 100 هزار مشترک در طرح قرار می گیرند و برای آنها این کار انجام می گردد.
اما نوع کار متفاوت از طرح هایی مانند تعویض لامپ های کم مصرف است. ما اکنون مشکل منابع مالی نداریم. برای این بهینه سازی مصرف 6 هزار میلیارد تومان منابع مالی پیش بینی نموده ایم و نقدینگی را در اختیار شرکت ها قرار داده ایم و از آنها خواسته ایم که با شرکت های مجری جلساتی را داشته باشند و طرح را توجیه نمایند. به هر حال کار جدیدی است و زمان بر، اما حتماً انجام خواهد شد.
در بحث بهینه سازی مصرف و ارتقای بخاری ها هم شرکت بهینه سازی مصرف سوخت در حال تدوین آیین نامه است و ممکن است که اجرا را به ما بسپارند. البته منطقی است، چراکه ما شبکه گسترده ای از پرسنل را در تمام استان ها داریم و تجربه نشان داده که اجرا را باید شرکت ملی گاز انجام دهند. الان وزارت نفت نیز به این نتیجه رسیده و موضوعات را در ستاد نهایی می نمایند و آیین نامه ها تدوین و برای اجرا به شرکت گاز واگذار می گردد. ما نیز هر موضوعی که واگذار می گردد حتماً دنبال و اجرا می کنیم.
کدام بخش از اقدامات مدیریت مصرف را شرکت ملی گاز باید دنبال کند؟
بخش تجهیزاتی را باید شرکت ملی گاز پیگیری کند اما بخشی هم خارج از حیطه کاری ماست. مانند مبحث 19 مقررات ملی ساختمان که در دست قانونگذار و وزارت راه است.
مصرف داخلی گاز در ایران براساس آمار سال 2019 معادل 250 میلیارد مترمکعب بود که 93 درصد آن در داخل کشور مصرف شد. به نظرتان چه میزان از این مصرف قابل کاهش است؟
اگر فقط به آنالیز 2 بخش خانگی و نیروگاهی بپردازیم، تنها در این دو بخش می توان با یک سری اقدامات سالانه 30 میلیارد مترمکعب، معادل مصرف کشوری مانند سوئیس صرفه جویی کرد و باید این اتفاق هم بیفتد، چراکه ما فقط یک میدان مانند پارس جنوبی داریم و ادامه این راستا می تواند بحران جدیدی را در کشور رقم بزند. نیروگاه ها حدود 70 میلیارد مترمکعب سوخت معادل در سال مصرف می نمایند و در این بخش در حدود 15 میلیاد مترمکعب ظرفیت بهینه سازی وجود دارد که اگر سرمایه گذاری اتفاق بیفتد و راندمان نیروگاه را افزایش دهند و نیروگاه های سیکل ترکیبی و با راندمان بالا در مدار فراوری قرار بگیرد، این صرفه جویی حتمی است. ضمن آنکه می توان بخشی از احتیاج کشور را با نیروگاه های تجدیدپذیر پوشش داد و متولی این امر وزارت نیروست.
اما در بخش خانگی نیز امکان این کاهش 15 میلیارد مترمکعبی مصرف گاز در سال وجود دارد. هرچند که کار آسانی نیست و سرمایه گذاری احتیاج دارد، اما با یاری بخش خصوصی اگر این کار انجام گردد، فرصت های بزرگی در اختیار کشور قرار خواهد گرفت. هم اشتغال آفرین است و هم درآمدزا. در عین حال فرصتی برای ایجاد ارزش افزوده به وسیله توسعه داخلی و همین طور صادرات در اختیار کشور قرار می دهد.
اگر بخش خصوصی در سیستم نرم افزاری و سخت افزاری این بهینه سازی مصرف یاری کند تا به یک صنعت تبدیل گردد و نه شعاری در زمستان ها؛ قول می دهم که اقتصاد خوبی هم برای کشور خواهد داشت. این 30 میلیارد مترمکعب سرمایه گذاری زیادی احتیاج دارد اما پول زیادی را هم برای کشور ایجاد خواهد نمود. باید دانش بنیان ها را درگیر این موضوع کنیم.
به نظرتان با اتفاقی که در قطع برق هفته های اخیر افتاد و آن را به کمبود گاز ارتباط دادند، از سال دیگر در زمستان باید هم دغدغه کمبود گاز داشته باشیم و هم نگران خاموشی باشیم؟
اگر درست عمل کنیم، خیر. اتفاقی که امسال افتاد نتیجه یک ناهماهنگی و فضاسازی بود. ما کمبود گاز یا کاهش تحویل به نیروگاه ها نداریم. حتی صادرات نیز انجام و به صنایع نیز به میزان کافی گاز تحویل داده شد. بین 100 تا 130 میلیون متر مکعب در روز هم گاز به نیروگاه ها دادیم که تعهد ما 80 میلیون مترمکعب بود اما با وجود این، شرایطی رقم خورد که کمبود سوخت نیروگاه ها را ناشی از کمبود گاز در کشور دانستند.
بعضی از کارشناسان می گویند که اگر شبکه گاز سراسری را در سال های اخیر گسترش نداده بودید و این تعداد روستا که حتی بعضی ممکن است در دهه های آینده خالی از سکنه باشند، به شبکه اضافه ننموده بودید، کشور با این چالش روبرو نمی شد. نظر شما چیست؟
توسعه شبکه داخلی گاز یک الزام و گازرسانی به روستاها خواست مردم و نمایندگان مجلس بود. گازرسانی یک رفاه عمومی ایجاد می نماید و لازم بود که در راستای عدالت اجتماعی و هم به لحاظ مالی گازرسانی انجام می شد. ما با گازرسانی یک سوخت گران تر -سوخت مایع- را صرفه جویی و حتی صادر کردیم.
به هر حال ما باید کلان نگاه کنیم. این کمبود در سال های آینده و شاید برای تمام زمستان ها، ممکن است 5 تا 10 روز باشد اما وقتی مشترکی را به شبکه متصل می کنیم، در تمام سال سوخت مصرفی آن را جایگزین می کنیم. باید گزینه های دیگری را نیز بیابیم که این کمبود را با سوخت های جایگزین پیک سایی کنیم. استفاده از سوخت جایگزین یک نوع پیک سایی است و با استفاده از مخازن ذخیره سازی می توانیم بخشی از مصارف گاز را در زمستان تأمین کنیم. این گازرسانی که در 8 سال اخیر انجام شد در کل سال اقتصاد خیلی خوبی دارد.
اما در مقابل یک فرصت و ظرفیت برای رایزنی های بین المللی و ایجاد چسبندگی مالی را با افزایش صادرات گاز از دست داده ایم. درست است؟
خیر. ما در داخل احتیاج به مدیریت مصرف و بهینه سازی داریم و این موضوع خود ظرفیت های قابل ملاحظه ای در اختیار کشور می گذارد.
به نظرتان اگر تحریم نبودیم، بازهم توسعه داخلی شبکه اتفاق می افتاد یا روی صادرات گاز تمرکز می شد؟ در این مسأله، چرا کشورهایی مثل روسیه و امریکا مثل ما رفتار ننموده اند؟
برای ما توسعه داخلی شبکه گاز یک مزیت بوده و هست. مزیت ایران گاز است و هرجا می توانیم باید آن را جایگزین کنیم اما البته به موازات آن باید بحث بهینه سازی را هم دنبال کنیم. اگر ما بهینه سازی را دنبال کنیم هیچ کمبودی برای تأمین احتیاج داخلی و رایزنی های بین المللی نخواهیم داشت. ما در بحث توسعه داخلی شبکه با 6 میلیارد دلار گاز، حدود 10 میلیارد دلار سوخت گران تر را آزادسازی کردیم و اقدامی مالی انجام دادیم که خودش هزینه های خودش را پوشش می داد. البته اگر تحریم نبودیم روی بحث مذاکرات بین المللی و صادرات گاز بیشتر کار می شد اما توسعه داخلی شبکه گاز یک الزام و مزیت بود.
برای ذخیره سازی گاز و پیک سایی در زمستان چه برنامه ای دارید؟
در حال حاضر حدود 5 میلیارد مترمکعب ظرفیت ذخیره سازی داریم اما توسعه 15 میلیارد مترمکعبی ذخیره سازی در شوریجه کلید خورده و سرمایه گذاری آن در حال اجرا است. مخازن دیگری نیز در دست مطالعه داریم که البته مطالعه و ظرفیت سنجی آن موقع بر خواهد بود.
اما گذشته از ذخیره سازی گاز، ضروری است که ذخیره سازی سوخت های مایع برای پیک زمستان افزایش پیدا کند. اگر این اقدامات انجام گردد و بهینه سازی مصرف را نیز بجد دنبال کنیم، هیچ مسئله ای در تأمین داخلی گاز و حتی صادرات نخواهیم داشت.
به عنوان سؤال آخر، چطور می خواهیم هاب گاز منطقه شویم؟
این موضوع تجارت گاز است و فقط صادرات را در برنمی گیرد. یعنی ترانزیت و سوآپ نیز مطرح می گردد که البته در این سیاستگذاری، مهم است که ایران توان تجارت و نقل و انتقال پول را هم داشته باشد.
منبع: ایرنا