در ستایش استاد بازیگری و بیان
به گزارش وبلاگ لین هوان، سعید رحمانیبازیگر بزرگ و کوچک داریم نه نقش بزرگ و کوچک این جمله ایست که سعید رحمانی فیلمنامه نویس از بزرگان بازیگری نقل می کند و معتقد است وجود چنین بازیگرهایی که نقش برای شان اهمیت دارد تا به بهترین شکل آن را ارائه دهند هر روز دارد کمتر می شود.
رحمانی، مهدی فتحی را از این نوع بازیگرها می شناخت که با نقش هایش به خوبی ارتباط برقرار می کرد و به این موضوع زمانی بیشتر رسید که در سریال دریایی ها نقش کارآگاهی به نام آجرلو را به او داده بودند و با این که نقش فرعی بود اما به خوبی با آن ارتباط برقرار کرد و توانست از همان همکاری در این سریال به همذات پنداری با چنین شخصیتی برسد. کسی که به خوبی توانسته بود در نقش ژان والژان بازی کند و نزدیک به هفت ماه به نقش سنگینی که بیش از سه ساعت هر شب باید بر روی صحنه برود بپردازد. رحمانی به این نکته تاکید داشت که بعد از دیدن این تئاتر بود که در آن زمان ژان والژان ترین ژان والژان ها را در مهدی فتحی دید که توانسته بود این نقش را به بهترین شکل ممکن بازی کند.
آقای رحمانی شما از چه زمانی با مهدی فتحی آشنا شدید؟
قبل از آنکه سریال دریایی ها کلید بخورد من با مرحوم فتحی روی صحنه تئاتر آشنا شده بودم. در تئاتر بینوایان که ایشان نقش ژان والژان را بازی می کرد. نقش سنگینی که بیش از سه ساعت روی صحنه بود و اتفاقا به بهترین شکل ممکن توانسته بود از پس آن برآید. بعد از آن من ایشان را از نزدیک در سریال دریایی ها دیدم؛ مجموعه ای که قرار بود سه گانه سریال های آقای بیژن بیرنگ و مرحوم مسعود رسام را تکمیل کند. همسران که به زندگی زوج ها می پرداخت، خانه سبز به خانواده و قرار بود سومین سریال آنها که دریایی ها بود به نسبت خانواده با جامعه بپردازد. این سریال در ساختمان چند طبقه ای بود که خانواده ها در آن زندگی می کردند و احساس شده بود به شخصی نیاز است که با کمک آن بتوان هم خانواده و زوج ها را به همدیگر وصل کند و هم این که دارای شیرینی و بامزگی خاصی باشد. برهمین اساس شخصیتی به نام آجرلو خلق شد.
طی حضورشان در سریال دریایی ها شما از شخصیت ایشان دیگر چه مواردی را شاهد بودید که باعث شد او را از همان دیدار نخست تا ادامه کار یک بازیگر حرفه ای ببینید؟
با این که سال ها از آن زمان می گذرد اما آنقدر شخصیت جالبی داشتند که من هزار سال هم از آن دوران بگذرد می گویم مرحوم فتحی به طرز عجیبی و حیرت انگیزی حرفه ای بود. از همان شخصیت هایی که به نظر می رسد رو به انقراض است. برخورد مهدی فتحی با همه از روی ادب و احترام بود و برایش فرقی نمی کرد بازیگر نقش اول است یا نقش صدم. ویژگی دیگری که من هرگز فراموش نمی کنم در این بود که ایشان همیشه دیالوگ هایش را حفظ می کرد و روی صحنه حاضر می شد. مهدی فتحی با متن می آمد سر صحنه و تمام نقش آن روز را حفظ می کرد. ایشان با آن سن و سال قبل از انقلاب هم بازیگری درجه یک بود و حتی نقش های مقابل را هم حفظ می کرد. جالب بود وقتی دو بازیگر در مقابل هم حرف می زنند معمولا اورشولدر گرفته می شود و چون بازیگر مقابل خارج از کادر است دستیار کارگردان یا منشی صحنه مقابل بازیگر درون کادر می ایستد اما آقای فتحی می گفت خودش می خواهد بایستد چون معتقد بود بازیگر مقابل در این شرایط بهتر می تواند حس بگیرد. در صورتی که این تعهد بازی در نسل جوان کمتر است. بازیگرها خوب هستند اما این تعهد در آنها دیده نمی شود.
خاطره ای دارید که این تعهد کاری را نشان دهد؟
به یاد دارم یک صحنه کوچکی بود که در راه پله ها گرفته می شد. ایشان متنی در دست داشت و دیالوگ هایی را می خواند درصورتی که آن زمان در خاطرم بود ایشان در این صحنه فقط یک دیالوگ داشت. با این وجود تصور کردم شاید دیالوگی اضافه شده و من اطلاع ندارم. وقتی دید من دارم به او نگاه می کنم و شاید از نگاهم سوالم را خوانده بود، گفت باید این جمله را طوری بگویم که دفعه های قبل نگفته ام و با قبلی ها فرق داشته باشد. یعنی می گفت این دیالوگ تکراری است اما گله نکرده و خودش تلاش می کرد آن را طور دیگری بگوید. به دلیل همین توجه آقای فتحی به نقش تصمیم گرفتیم پیش داستانی در نظر بگیریم و قصه ای بگذاریم که کمک کند تا نقش آجرلو عمق بگیرد.
به نظر شما چه ویژگی هایی در بازیگرهایی مانند مرحوم فتحی وجود داشت که معتقد هستید در بازیگرهای جوان این روزها نیست؟
آموزش. آنها برای آنکه بازیگر شوند استخوان خرد کردند تا بازیگر شدند. متاسفانه در حال حاضر ممکن است برخی با یک کار چهره شوند و آن راستای را که باید پختگی داشته باشد، طی نکنند. بازیگرشدن فقط به آموزش نیاز ندارد بلکه به پختگی هم نیاز دارد. در تئاتر این اتفاق رخ می دهد. معمولا بازیگرهایی که در تئاتر چهره می شوند این پختگی را از سر می گذرانند اما در سینما و تلویزیون اغلب اوقات شاهد این راستا پخته شدن نیستیم و کسی مانند مهدی فتحی، علی نصیریان، عزت ا... انتظامی، انوشیروان ارجمند و... را که در طول فعالیت کاری شان پخته شدند، دیگر نداریم چون همین پخته شدن باعث تواضع، حرفه ای شدن و تعهد می شود.
منبع: ضمیمه قاب کوچک روزنامه وبلاگ لین هوان
منبع: جام جم آنلاین